تو دنیای روابط، یه سری داستانا هستن که هی تکرار میشن. این نوشته خاطرهبازیِ شخصی ...
بعضی از ماها استادِ به خرج انداختنِ زندگی هستیم. این مقاله کالبدشکافیِ اون ذهنهاییه که ...
پارادوکسِ احترام همیشه این جملهی شیک و اتوکشیده رو تو گوش ما خوندن: «باید به ...
ذهنت مال خودته یا اجارهش دادی به عقایدِ پدربزرگ همسایه و ترسهای عمهی مادربزرگ رفیقت؟ ...
قانونِ ارزش یه قانون نانوشته تو ذهن من هست: هر چیزی که همگانی و دمِ ...
نقطهی جوش و فوران خشم یه لحظههایی تو روابطت با دوست و آشنا هست که ...
ویروسِ بچهی خوب از بچگی این ویروس رو تو مغز ما تزریق کردن: «بچهی خوبی ...
درباره من
امیرحسین ارشد
اینجا کلمات رو رام نمیکنم، آزادشون میکنم. مینویسم چون این کار تو رگ و وجود منه، نه یه نمایش برای دیگران. هر خطی که نوشته میشه اول باید مُهرِ تایید دلِ خودم پاش باشه. اگه به تو هم چسبید، یعنی هممسیر بودیم. اگه نه، احتمالاً مسیرت از یه جای دیگهس.